Wednesday, April 26, 2006

صداي من

صداي من از درون من است
صداي من از غم دل من است
صداي من از دلتنگي ست
صداي من از خستگي من است

من آن زنداني
در سلول انفرادي
در صحرايي دورافتاده
كه كركس هاي ذهنم ، مي بلعند ذره ذرهء وجودم را

آه ، صداي من نالهء من است

عشقي وجود ندارد
عشق مرد و
افتاد لاشه اش در وادي ذهن
شايد هم من عينك بدبيني ام را از چشمان دركم برنداشته ام
عشقي پيدا نيست
شايد هوس باشه
هوسي رودگذر
شايد هم خودخواهي باشد

0 Comments:

Post a Comment

<< Home