Friday, January 20, 2006

ايران


ايران ، آن سرزمين غرق شده در عمق آبهاي ناآگاهي و ناتواني كه به سختي مي توان در آن قايق هاي رهايي بخش را يافت و به آن پناه برد تا ما را به ساحل نجات برساند . آن ساحلي كه در آن مي توان مردمان در آب افتاده ياري رساند و قايق هايي ساخت كه آن مردمان را نجات بخشد و به ساحل نجات رساند و ساحل را مملو از ياري اين مردمان كند تا به ياري هم قايق هاي بيشتري بسازيم و انسان هاي بيشتري را نجات بخشيم ، تا سرانجام بتوانيم ايران را از عمق تاريك آن آبها نجات بخشيم و به اراده و خواست خود ، تمدن و فرهنگ وپيشرفت را در آن بپرورانيم . اي رهايي يافتگان ، بياييد و در اين ساحل اميد خاموش ننشينيم ، چون به زودي اين ساحل هم اسير موجهاي ويرانگر خواهد شد و به زير آبهاي سرد فرو خواهد رفت . بياييد به اميد قايق هاي رهايي بخش باشيم و خود ، كشتي هاي بزرگي بسازيم كه مردمان بيشتري را نجات بخشد . بياييد ابرها را كنار بزنيم تا خورشيد روشنايي بخش ، اين آبها را بخشكاند و ايران را از آن آبهاي نااميدي نجات بخشد . ايراني كه ذره ذرهء وجود من و تو از آن است
خاموش نباشيم كه اين خاموشي ما را به درهء بي انتهاي سكوت خواهد كشاند
به اميد آن روز كه آن ساحل نجات همان ايران من و تو شود

0 Comments:

Post a Comment

<< Home